فرض كنيد كه به يك فروشگاه بزرگ وارد مي شويد و شروع مي كنيد به گردش و نگاه كردن بدون اينكه چيز معينّي را در نظر گرفته باشيد ، بايد به همه جـا و همه كس نگـاه مي كنيد ، به تمام قسمت هـا سـر مي زنيد ، بـدون اينكه قصد خريد ن چيز مشخصي را داشتـه باشيد . در ايـن كـار هيچ گونـه دقّت ، هـدف و كنجكـاوي خـاصي در مـورد ديــدن شيئي معيّـن وجـود نــدارد . ايـن عمـل را « نگاه كردن » مي گويند .
حال اگر فرض كنيد مثلاً براي خريد كفش به فروشگاهي رفته ايد . اوّلين كاري كه مي كنيد به طرف قسمت فروش كفش مي رويد و با تمام دقّت كفش ها را مي بينيد ، آنها را از لحاظ شكل ، رنگ ، نوع دوخت ، مدل ، نوع چرم و غيره مورد بررسي و دقّت قرار مي دهيد ، كفش را به دست مي گيريد ، آن را لمس مي كنيد ، زير و روي آن را با كنجكاوي خاصّ مي بينيد ، آن را مي پوشيد و امتحان مي كنيد و خلاصه اين كفش را با دقّت و كنجكاوي خيلي زياد مي بينيد و انتخاب مي كنيد . نگريستن چيزي با دقّت و كنجكاوي « ديدن » ناميده مي شود و بر عكس به عبارتي ديگر :
« نگاه كردن » يك واكنش ساده و طبيعي است ، در حالي كه « ديدن » با تشخيص و سنجش و تفكّر همراه است .
توجّه : تفاوت ميان طراح و ديگران در كيّفيّت « ديدن » آنهاست .
به عنوان مثال به تصویر زیر نگاه کنید :
چه می بینید ؟
حال یک بار دیگر با دقت این تصویر را ببینید . حال چه می بینید ؟
اکنون می توانید به وسیله یک تصویر بسیار ساده مفهوم نگاه کردن و دیدن را دریابید .
نظرات شما عزیزان: